بین آنهمه چیز که میشد بردارم و فرار کنم، قاب عکس بابا را بغل گرفته بودم و پابرهنه بهسمت کوه میدویدم. خانه آتش گرفته بود.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
«خدا خیلی بزرگه» و «باید ببینیم اندازهی خودمون چیکار میتونیم بکنیم» واکنش کلی آدمهای خانهی ماست به قحطی بزرگی که بقیه دربارهاش حرف میزنند. سادهلوحی توی خونمان است؟ بله، به احتمال قوی.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 180 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
انگار از ده بلند شده باشم با بقچهی نان و پنیر و قرص ماشین، بعد گم شده باشم توی شلوغی میدان آزادی.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 176 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
گفته بودم: «اگه ماهی و میگو جزء گیاها بودن، لابد گیاهخوار میشدم.» با تعجب پرسیده بود: «مگه گیاه نیستن؟»
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
از بیرون اینطور به نظر میرسد که خودت را جمع کردهای و ادامه میدهی. اما فقط از بیرون.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 173 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
از ترس یک چاه خیلی عمیق که دیو دو سر دارد، راهت را به طرف دیگری کج کنی و همهی عمرت را فقط بدوی که توی آن چاه نیفتی.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 175 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
هزارتا کلک را امتحان کرد و خوابش نبرد. برای همین گوسفندها را از آخر به اول ردیف کرد؛ با جزییات دقیق، شبیه تکتک آدمهایی که از نزدیک میشناخت.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 150 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20
با اینکه شکسته بود و خشک شده بود و فکر میکرد دیگر درخت نیست، پرندهاش هر سال میآمد پیشش.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 23:20